یک وهابی در قبرستان بقیع به آقای قرائتی گفت:چرا فاطمه ،حسن،حسین را صدا میزنید؟!درحالی که آنها مرده اند و خاک شده اند.
آنگاه خودکاری را انداخت زمین و صدا زد:ای حسن!ای زین العابدین!آن قلم را به من بدهید،و گفت:دیدی که پاسخ ندادند!پس اینها مرده اند و قدرتی ندارند.
آقای قرائتی خودکار را گرفت و به زمین انداخت وگفت :یا الله قلم را به من بده!بعد رو کرد به وهابی وگفت:دیدی که خدا هم نداد
حاج آقا بهش میگه دلیل نمیشه هرکی زنده باشه که نوکر تو باشه!!